دسته
...باهم باشیم
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 322935
تعداد نوشته ها : 278
تعداد نظرات : 77
PageRank
Rss
طراح قالب
محمدرضا عابدي

نهضت اسلامی امام خمینی ، اوج کلیة حرکتها و جنبشهای اسلامی تاریخ اسلام و تشیع ، و تبلور همة آمال و آرمانهای انقلابی نهضتهائی بود که در صفحات گذشتة این گزارش طبور اجمال بیان گردید. به همین دلیل است که در مطالعه و بررسی این نهضت ، نمی توان آن را تنها به عنوان حادثه ای در رابطه با حوادث زمان در نظر گرفت. نهضت امام خمینی بمثابة کوه آتشفشانی بود که نه یکروزه بوجود آمد ، و نه چون سر به خروش برداشت در حصار زمان و مکان خاص محصور گردید.

سئوال از اینرو بررسی نهضت امام خمینی را باید در سه مرحله زیر مورد مطالعه و بررسی قرار داد:

1. اندیشه ها و آرمانهای انقلابی امام تا سال 1342 که سر اغاز نهضت محسوب می شود. از این مرحله می توان به دورانهای نهانی انقلاب اسلامی نام برد.

2. حرکت فزایندة نهضت ، تا تبدیل به انقلاب بزرگ اسلامی که می توان آن را تولد انقلاب نامید.

3. روند انقلاب اسلامی تا پیروزی ، که مرحلة شکوفائی و سازندگی انقلاب اسلامی محسوب می شود.

با مطالعه این فرایند در نهضت امام خمینی ، می توان برای این سؤال پاسخ یافت که چرا امام در کوران مبارزه با استبداد توسط نهضت ملی ، و مبارزة ضد استکباری در نهضت آیة الله کاشانی ، و نهضت مسلحانة فدائیان اسلام . عملا مشارکت و همکاری ننمود ؟ و یک تنه بعد از فوت آیة الله بروجردی برخاست و چون آتش فشانی خوشان سر بر آورد؟ پاسخی که می تواند روشنگر ابهام دیگری در تاریخ سیاسی معاصر باشد؛ که چگونه این سیل بنیان کن توانست کاری را که هیچکدام از نهضتها و جنبشها نتوانسته بود انجام دهد ، با قدرت و صلابت به پایان برساند؟ مطالعة مراحل سه گانه فوق ما را به این نتیجه می رساند که به اعتقاد امام ، قیام و نهضت ، چون آتش فشان ، مایه و مواد می طلبد ؛ و نیز قدرتی که آن را به خروش می آورد ، و منبع و مایة قیام و انقلاب اسلامی ، مکتب و مردمند. رهبری می تواند قیام ، نهضت و انقلاب اسلامی را به ثمر برساند که از ژرفای مکتب و ارادة توده های مردم بر خواسته باشد.

این کار از دست فقیهی عادل بر می آید که در مسند مرجعیت عامه ، ولایت او مقبول همگان یا اکثریت قابل توجه جامعة اسلامی باشد.

رسیدن به این جایگاه رفیع که ریشه در عمق مکتب و ژرفای ایمان و ارادة امت دارد ، بی شک احتیاج به زمان ، شرائط و امکانات بالقوه . بالفعل فراوان دارد که باید در یک فرایند خاصی شکل بگیرد و به ثمر بنشیند.

توضیح این پاسخ اجمالی را که قبل از بررسی مراحل نهضت امام خمینی نوعی پیشداوری است ، در لابلای تشریح مراحل سه گانه جستجو و مطالعه می نمائیم.  

الف : دوران نهانی نهضت

اندیشه های انقلابی و آرمانهای سیاسی نهضتی را که در سال 1342 ، بر حسب ظاهر آغاز گردید ، می توان در آثار پنجاه سال پیشتر رهبر انقلاب ، بالاخص در کتاب کشف اسرار دید.

روزی که کتاب اسرار هزار ساله ، سر پوش از توطئة مشترک استعمار و استبداد ـ در سیاست اسلام زدائی در ایران ـ برداشت ، در حوزة ضربه خوردة قم که اختناق و سانسور خودی بر آن حاکم بود ، امام به تنهائی افکار و ایده هائی را مطرح نمود که نمایانگر دیدگاههای رهبر انقلاب اسلامی در دورانی است که در حقیقت مرحلة نهانی نهضت اسلامی امام محسوب می شود.

برای پی بردن به این اهداف و نگرشها و آرمانها که مایه های اصلی انقلاب اسلامی بوده است ، به مطالعه چند فراز از آثار مکتوب امام می پردازیم :

جهاد رهائی بخش

اسلامی که می گوید : و قاتلوا المشرکین کافه کما یقاتلونکم کافه1 ، آیا می گوید : بنشینید تا طعمة دیگران شوید ؟ اسلامی که می گوید : و اقتلوهم حیث ثقفتموهم و اخرجوهم من حیث اخرجوکم ، آیا می گوید: دست روی دست بگذارید تا دیگران بر شماچیره شوند ؟ اسلامی که می گوید : و قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم ، می گوید : خود را تسلیم دیگران کنید ؟ اسلامی که می گوید : الخیر کله فی السیف و تحت ظل السیف ؛ و لا یقیم الناس الا اسیف ؛ و السیوف مقالید الجنه و النار ؛ و للجنه باب یقال له باب المجاهدین ؛ و صدها آیات و احادیث برای جنگ با اجانب و برای استقلال کشور آورده ، آیا مردم را از کوشش و جنگ باز می دارد ؟

 

اعانت دولت ظلم ، عدیل کفر است

دستوری که دولت دیکتاتوری رضاخان داده ، به یک پول سیاه ارزش ندارد ؛ و حتماَ باید قانونهائی که در آن زمان از مجلس گذشته ، اوراقش را سوزاند و محو کرد ؛ و وکلای زوری آن روزها ، حق وکالت امروز را ندارند.

ما می گوئیم دولتی که چندین هزار افراد مظلوم کشور را در معبد بزرگ مسلمین و جوار امام عادل ، با شصت تیر و سرنیزه سوراخ سوراخ و پاره پاره کند ، دولت ، دولت کفر است؛ و اعانت آن عدیل کفر و بدتر از کفر است. ما می گوئیم دولتی که بر خلاف قانون کشور و قانون عدل ، یک گروه دیوسیرت را به جان ناموس مردم بیندازد و حجاب عفت را با زور سر نیزه از سر آنها بر باید و محترمات را زیر لگد انداخته و بچه های مظلوم آنان را سقط کند ، این دولت ، دولت ظالمانه ، و اعانت به آن عدیل کفر است. ما حکومت دیکتاتوری ( رضاخان ) را ظالمانه و عمال آن را ظالم و ستمکار می دانیم. آن حرفهای بی خردانه که از مغز یک سرباز بی سواد ( رضاخان ) تراوش کرده بود ، پوسید و کهنه شد ؛ و فقط قانون خدا است که خواهد ماند؛ و دست تصرف روزگار آن را کهنه نمی کند.

جمله آنکه این زمامداران خائن یا بی خرد باید عوض شوند تا کشور عوض شود ؛ و گرنه خواهید از این روزگار بدتری دید ، اینکه اکنون دارید پیش آن بهشت است.


دسته ها : انقلاب اسلامی
جمعه 4 11 1387
X