دسته
...باهم باشیم
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 326011
تعداد نوشته ها : 278
تعداد نظرات : 77
PageRank
Rss
طراح قالب
محمدرضا عابدي

اعتراض به ولایتعهدى یزید

معاویه تصمیم به ولایتعهدى یزید گرفت. راهى حج‏شد; به مدینه آمد و از مردم براى او بیعت گرفت. سپس‏منبر رفت و یزید را این چنین ستود: یزید دانا به سنت و قرآن‏شناس است و حلم و بردبارى‏اش برسنگهاى سخت افزون است. امام‏حسین(ع)برخاست و پس از ستایش خدا و درود بر پیامبر(ص)فرمود: هرگز سخنورى هرچند سخن به تفصیل گوید نتوانسته است‏حق اندکى ازصفات ممتاز پیامبر(ص)را ادا کند. اى معاویه! از واقعیت دورمانده‏اى، سپیده صبح تاریکى شب را رسوا ساخته و نور خورشید پرتوروشنایى چراغ را بى‏فروغ ساخته است. در برترى برخى سخن به زیاده‏گفتى و در گزینش عده‏اى حق دیگران را ضایع کردى و از بیان فضیلت‏صاحبان آن بخل ورزیدى و بیش از حد ستم رواداشتى. نشد که اندکى از فضیلت صاحبان حق را بپردازى و در همان حال‏شیطان بهره فراوان و نصیب کامل خویش را برنگیرد. دانستم آنچه‏درباره یزید از سیاستمدارى و کمالش گفتى، مى‏خواهى مردم را بااین سخنان به اشتباه اندازى. گمان مى‏کنى انسانى ناشناس و دوراز چشم مردم را تعریف مى‏کنى و از آنچه فقط خودت به آن دست‏یافته‏اى، خبر مى‏دهى. «فخذ لیزید فیما اخذبه من استقرائه الکلاب المتهادشته‏عندالتحادش و الحمام السبق لاترابهن و القیناث ذوات المعازف وضروب الملاهى تجده ناصرا» ; وهمین کارهایى که یزید کرده، بگیر; همین که سگان را به حال پارس و گلاویزى مى‏خواند و کبوتران‏بازى‏را به سوى همقطارانش و نیز کنیزکان آوازه خوان و انواع بیهوده‏گرى و هوس بازى‏هایش کافى است که تو را در وصف خویش یارى کرده‏باشد.

سپس فرمود: قصدى را که براى ولایتعهدى یزید دارى فروگذار ورهاکن، چه نیازى دارى که افزون برهمه کارهاى بدى که کرده‏اى بااین گناه نیز خدا را ملاقات کنى.

ادامه دارد...


دسته ها : محرم وصفر
چهارشنبه 18 10 1387
X