دسته
...باهم باشیم
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 325893
تعداد نوشته ها : 278
تعداد نظرات : 77
PageRank
Rss
طراح قالب
محمدرضا عابدي

عناصر طبیعت به عنوان بارزترین نمونه ها و همچنین نشانه های که پیش از اسلام در افکار جایگاه های مقدسی داشته اند و در دین اسلام با نگرشی خدا شناسانه به آن تفکر می شود یکی از مسائل مورد بحث می باشد . البته از متون دینی و سخنان ائمه و علما تا علوم طبیعی و احکام اسلامی یاری جسته می شود .
در تمدن اسلامی بخصوص هنر های تجسمی و معماری و شهرسازی انگیزه های طبیعت گرایانه اسلام کاوش شده تا جلوه هنر اسلامی و زیبا های طبیعت آن را عرضه کند .این چرخه بصورت کامل باز بسوی شناخت و تحقیق در طبیعت و کشف قوانین حاکم بر آن بر میگردد و سیری نامتناهی دارد . از یک سو شناخت و از سوی دیگر نظاره . حال شاید به فرازهای کلام امام علی(ع) با کلماتی همچون فکر کن, تامل کن, نظر کن, بدان, تعجب کن, و عبرت بگیر، آغاز می شوند بیشتر توجه کرده و بیابیم که آنها بیانگر اهمیت "تفکر" در طبیعت و عناصر آن است.این گفتار چون با دیدگاه تخصصی معماری منظر گردآوری و تدوین شده است سعی می گردد جایگاه خود را در آن حیطه دیده و مسائل فقهی و برداشت های دینی را به یاری این دیدگاه تخصصی بیاورد. در همین راستا است که مبحث نظاره در طبیعت هم به مفهوم عام شناخت و هم به معنای تخصصی آن از دیدگاه فرهنگ اسلامی به عنوان نتیجه تخصصی انتخاب شده است . ینقلب الیک البصر حاسباً و هو خسیر( چشمان تیزبین تو در نظاره به آن تماشا گه در حالی که خود احساس لزوم بازگشت می نماید و خسته و درمانده می شود, بسوی تو نظاره گر بر می گردد.)
طبیعت در فرهنگ اسلامی
مقدمه : در فرهنگ اسلامی، تحقیق در طبیعت و کشف قوانین حاکم بر آن، علاوه بر آن که به عنوان آیات الهی و راهنمای انسان به سوی شناخت نقشی اساسی دارند می توانند به عنوان باور راهنما و الگوی انسان در ساختن محیطی مناسب زیست و هماهنگ با نظم موجود در کائنات مورد بهره برداری قرار گیرند.
این تحقیق با گردآوری و تفحص در دیدگاههای کلی اسلام به عناصر طبیعت و اندیشه های اسلامی و تاثیرات آنها بر تمدن اسلامی کمک به شناخت طبیعت به عنوان نشانه های از حکمت خداوند می کند.
این هدف اساسی در جایگاه خاص خود تمامی مجموعه گفتار را در بر می گیرد ولی سعی این تحقیق در رسیدن به هدفی خاص با عنوان نظر در طبیعت برای رسیدن به یک جز از کلیات می باشد که در راستای هدف کلی است.
عناصر طبیعت به عنوان بارزترین نمونه ها و همچنین نشانه های که پیش از اسلام در افکار جایگاه های مقدسی داشته اند و در دین اسلام با نگرشی خدا شناسانه به آن تفکر می شود یکی از مسائل مورد بحث می باشد. البته از متون دینی و سخنان ائمه و علما تا علوم طبیعی و احکام اسلامی یاری جسته می شود. تمدن اسلامی بخصوص هنر های تجسمی و معماری و شهرسازی انگیزه های طبیعت گرایانه اسلام کاوش شده تا جلوه هنر اسلامی و زیبا های طبیعت آن را عرضه کند.
این چرخه بصورت کامل باز بسوی شناخت و تحقیق در طبیعت و کشف قوانین حاکم بر آن بر میگردد و سیری نامتناهی دارد. از یک سو شناخت و از سوی دیگر نظاره.
حال شاید به فرازهای کلام امام علی(ع) با کلماتی همچون فکر کن، تامل کن، نظر کن، بدان، تعجب کن و عبرت بگیر آغاز می شوند بیشتر توجه کرده و بیابیم که آنها بیانگر اهمیت "تفکر" در طبیعت و عناصر آن است.
این تحقیق چون با دیدگاه تخصصی معماری منظر گردآوری و تدوین شده است سعی می گردد جایگاه خود را در آن حیطه دیده و مسائل فقهی و برداشت های دینی را به یاری این دیدگاه تخصصی بیاورد. در همین راستا است که مبحث نظاره در طبیعت هم به مفهوم عام شناخت و هم به معنای تخصصی آن از دیدگاه فرهنگ اسلامی به عنوان نتیجه تخصصی انتخاب شده است.
ینقلب الیک البصر حاسباً و هو خسیر
( چشمان تیزبین تو در نظاره به آن تماشا گه در حالی که خود احساس لزوم بازگشت می نماید و خسته و درمانده می شود, بسوی تو نظاره گر بر می گردد.)
دیدگاه اسلام به طبیعت
جایگاه عناصر اصلی طبیعت در اسلام
عناصر چهارگانه از قدیم الایام در نزد ایرانیان بطور خاص و سایر قومها ارزشی خاص داشته اند بصورتی که حتی گاهی سمبول توحید هر قوم می شده اند. دین اسلام نگرشی کامل به تمامی مسائل فوق داشته و طبعت را نیز از نشانه های حکمت خداوند بشمار می آورد. قرآن کریم می گوید :
"مسلما در آفرینش آسمانها و زمین و در پی یکدیگر آمدن شب و روز، برای خردمندان نشانه های است." آل عمران (3) آیه 190
بطور مختصر دیدگاه فرهنگ اسلامی به عناصر اصلی طبیعت آب، گیاه، باد، آتش و نور، خاک و زمین بیان می شد.
آب و گیاه
توجه مسلمین به طبیعت و عناصر آن ویژه آب وگیاه نشات گرفته از تعالیم اسلام و سخنان و سنت نبی اکرم (ص) بوده است. پیامبر می فرمود : هر کسی که درختی بنشاند خداوند او را به اندازه میوه های آن پاداش می دهد. حضرت رسول (ص) حفاظت باغ ها و جنگل های اطراف مدینه را همواره سفارش می فرمود و برخی از این جنگل ها به مثابه پارک تابستانی مردم به شمار می آمد. قطع درختان مذموم بود و هر شهری دارای مناطق حفاظت شده ای بود که برای سالم سازی محیط زیست لازم شمرده می شود.
از جمله آن که گیاهان به عنوان عنصری از بهشت (جنات تجری من تحتها الانهار) و همچنین یادآوری برای روز رستاخیز شناخته می شوند علاوه بر آن خداوند تبارک و تعالی به گونه هایی از گیاهان قسم یاد می فرماید, از جمله : والتین و الزیتون.
در فرهنگ اسلامی آب به عنوان نماد زندگی، بهشت، پاکی و نشانه زیبایی و آبادانی مورد اشاره قرار گرفته است.
در تعالیم اسلام درباره آب بسیار گفته شده است که به نمونه هایی از آن ها اشاره می شود :
در آیه 50 سوره روم باران را رحمت خدا و کیفیت زنده کردن زمین بعد از مردنش را از آثار آن خوانده پس زنده شدن زمین پس از مردنش از آثار رحمت خداست و نباتات و اشجار و میوه ها از آثار زنده شدن زمین است. و از ظاهر سیاق ( و جعلنا من الماء کل شی حی) بر می آید که مراد این بباشد که آب دخالت تامی در هستی موجودات زنده دارد. در زبان رمز عرفا نیز آب رمز نور هستی است که در هر لحظه در سراسر جهان نفوذ و جریان دارد و بستر نهر مثال هایی است که تعیین کننده جهت کلی جریان آب است.
باد
باد از جمله پدیده های طبیعی است که تفکر در آن و در نقشی که برای ادامه حیات طبیعت و انسان ایفا می نماید می توان انسان را به اصول و ارزش هایی متذکر گردد که لازمه یک حیات معنوی و معنادار است. اهمیت کوران و جابجایی هوا در فضاهای زیستی در تعالیم اسلامی مورد توجه قرار گرفته است تا جایی که از حبس هوای فضای سکنای همسایه با احداث بنایی مرتفع به عنوان تضیع حقوق همسایه یاد شده است. به فرازی از کلام حضرت امام صادق (ع) در کتاب توحید مفضل توجه فرمایید: تنبیه می کنم تو را ای مفضل بر منافعی که در باد هست. نمی بینی اگر چند گاه باد نوزد موجب حدوث امراض می شود و نفس ها را می گیرد و بیماران را می گذارد و میوه ها را فاسد می کند و بقول و سبزی ها متعفن می شود و احداث مواد وبا و طاعون در ابدان می کند و آفت در غلات پدید آید پس معلوم شد که وزیدن باد از حسن تدبیر خالق عباد است.
نور و آتش
در فرهنگ اسلامی نور معانی نمادین والایی دارد از جمله : در کلام الهی نور به عنوان نماد حضرت احدیت، پیامبر گرامی اسلام، کتاب خدا، ایمان و رستگاری، هدایت و بینایی مورد اشاره قرار گرفته است.
مکتب خاصی از فلسفه اسلامی موسوم به مکتب اشراق که بالاخص مبتنی بر سمبولیسم نور است توسط سهروردی فیلسوف و عارف ایرانی بنا نهاده شده و طی قرن ها بعد توسط حکمای دیگر چون شمس الدین شهرورزی، قطب الدین شیرازی، ابن ترکه و ملاصدرا گسترش بیشتری یافت. ادبیات ایران و عرب حتی گویش روزمره مردم، آکنده از توصیفاتی است که نور را با نشاط روح و عملکرد صحیح عقل همسان می گردد و حتی حکایات کهنی که برای کودکان بازگو می شود, معمولاً بر پایه سمبولیسم نورد در مقام حقیقت و نیکبختی استوار است. این سمبولیسم در سنت اسلامی کاملاً تثبیت شده است.
علیرغم این که سایه و تاریکی فقدان نور ( از این نعمت بزرگ الهی) را به نمایش می گذارد خود نیز از آیات او شمرده می شوند. به نحوی که نعمت بودن آن ( سایه) و استفاده انسان و حیوان و نبات از آن کمتر از استفاده اش از نور نیست چه اگر سایه نبود یعنی شب نبود سایه درختان و نبات ها نبوده و دائماً نور و روشنی یک جاندار در روی زمین زنده نبود. به علاوه وجود سایه اجسام و موجودات نشانه ای از خضوع و خشوع آنان در مقابل خالق یکتا تلقی گردیده است که به عنوان نمادی از تنزیه الهی توسط موجودات شمرده می شود (امین زاده، 1379)
طبیعت در متون دینی
تفکر درباره طبیعت اجرا و عناصر آن قوانین و نظام حاکم بر جهان هستی و همچنین هماهنگی و تعادل موجود در کاینات به عنوان تجلی علم و قدرت الهی یکی از مقولات بسیار مهمی است که متون اسلامی, به عنوان یکی از ابزارهای شناخت است که انسان را به آن توصیه می نمایند.
در برخی از متون اسلامی طبیعت به عنوان حجاب ظلماتیه و شجره ای که سبب هبوط آدم (ع) شده است اشاره می شود. البته این حجاب نیز مرحله ای از مراحل و یا عاملی در جهت کمال انسان قلمداد گردیده است. چرا که بدون ورود از حجاب رهانیدن ندارد. علاوه بر آن تفکر اسلامی تمام گسترده طبیعت را به عنوان سجدگاه و محل عبادت انسان معرفی می کند. (امین زاده، 1379)
بمنظور شناخت کلی از تعاریف طبیعت در متون دینی به تفکیک در هر یک آنها، عناصر و علوم تجربی و دیدگاههای خاص، اطلاعات مختصر آورده شده تا ضمن جمع آوری نشانه های ابتدایی بمنظور تحقیقات کاملتر بتوان یک نگرش کلی به موضوع پیدا کرد.
عناصر طبیعت در قرآن
جایگاه طبیعت در قرآن را می توان در چندین بخش شمرد چه از لحاظ ظاهری، آماری و چه معنایی.
از لحاظ لغوی می توان به موارد زیر دقت کرد:
· - نام های سوره های همانند بقره، نمل و... که توجه قرآن را به عناصر طبیعی نشان می دهد.
· - لغات به معنای خاص و منفرد "بدون در نظر گرفتن مفاهیم آیه و سوره" که از لحاظ آماری به صورت گسترده در قرآن به آنها ذکر شده است.
در این تحقیق با یک دسته بندی خاص که به صورت 1.عینی 2.علی- عینی 3.علوم طبیعی می باشد و به یاری از "تفسیر نمونه (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 27 جلدی ) " صورت کاربردی و متفاوت عناصر طبیعی در قرآن را جلوگر سازد. ( در تحقیقات مشابه یا نرم افزار های قرآنی می توان اطلاعات آماری و معانی لغوی را استخراج کرد و در اینجا از ذکر آنها خودداری شده است. )
در تفسیر نمونه بصورت کلی به دسته بندی علوم طبیعی در فهرست موضوعی خود پرداخته و به صفحه مربوطه "تفسیر بیان شده " ارجاع داده می شود، ولی در اینجا با یک تقسیم بندی جزئی تر و خاص به آیات مربوطه ارجاع داده می شود. ( پیوست 1)
عینی : عناصر طبیعی که با مشاهده می توان آنها را درک کرد.
· 1- آب: دریا رود. آب
· 2- باد
· 3- خورشید و ستارگان : ماه. ستارگان , خورشید, کهکشان, شهاب
· 4- خاک: فلزات , عناصر معمولی, کوهها, زمین, دره, خاک.
· 5- جانداران: الف. گیاهان: جنگل, گیاهان ب: حیوانات
· 6- آسمان
· 7- آتش
· علی و عینی : عواملی از عناصر طبیعی که بر اساس علیت پدید آمده اند با این که از عناصر طبیعی به شمار می آیند ولی در جایگاه دوم قرار دارند.
· 1- آب: جزرو مد، سیل، باران، صاعقه، تگرگ، سراب و گرداب
· 2- باد: نسیم، طوفان، گردباد
· 3- خورشید و ستارگان: خسوف، کسوف، نور، سایه
· 4- خاک: زلزله، فسیل
· 5- جانداران
· 6- آسمان: رنگین کمان، جو، ابر، شفق و فلق
· 7- آتش: آتشفشان, گرما, سرما
علوم طبیعی : علوم مربوطه با عناصر طبیعی که به صورت کلی تقسیم شده است.
· 1- آفرینش و رشد
· 2- زوجیت
· 3- تعادل
· 4- جاذبه
· 5- انعکاس
· 6- سال و ماه
· 7- شب و روز
عناصر طبیعت در نهج البلاغه
نهج البلاغه اصلی ترین کتاب مسلمین پس از قرآن می باشد که در آن از آفرینش طبیعت و مسائل علوم طبیعی تا نظر در طبیعت اشاره شده است.
"از نشانه های آفرینش او، خلقت آسمانهای پابرجا بدون ستون و تکیه گاه است " خطبه 182
کلیات آن به سه بخش عمده تقسیم شده است که در فهرست و عناوین مطالب می توان به مواردی زیر اشاره کرد.
1- خطبه ها :
آفرینش زمین و آسمان (1)
بیان مصلحت عبور خود از آب فرات هنگام رفتن به جنگ صفین (48)
وصف بهشت (84)
چگونگی آفرینش زمین و گسترانیدن شدن آب روی زمین (90)
طلب باران (114)
طلب باران (143)
آفرینش طبیعت (163)
چگونگی بهشت ( 164)
شگفتی آفرینش طاووس (164)
نظر در طبیعت (183)
قدرت نهایی خداوند راجع به شگفتی آفرینش آسمانها و زمین و کوهها (202)
2- نامه ها :
درباره اوقات نماز (52)
3- حکمت ها:
در نگهداری تن از سرما (124)
به صورت موضوعی می توان به طور خاص هریک از مفاهیم زیر را از نهج البلاغه استنتاج کرد. ( پیوست 2)
1.آب 2.آبادانی 3.آبیاری 4.آتش 5.آسمان 6.آفرینش
7.آکوستیک 8.ابر 9.انتومولژی 10.جو 11.جهان 12.خورشید
13.دریا 14.روز 15.زئولوژی 16.زمین 17.ستاره شناسی 18.سحر
19.سرما 20.شب 21.طبیعت 22.طوفان 23.غار 24.کوهها 25.کیهان شناسی 26.متالوژی 27.مترولوژی 28.مورچه 29.نجوم 30.نور 31.هوا
گرچه ممکن است در مطالب بالا مواردی ذکر نشده باشد ولی در یک نگاه مختصر می توان پی برد که نشانه های الهی به منظور شناخت انسان در مفهوم عام بکاربرده شده اند.
کلماتی همچون فکر کن، تامل کن، نظر کن، بدان، تعجب کن و عبرت بگیر که بیشتر خطبه ها با آن آغاز می شوند، بیانگر اهمیت "تفکر" در طبیعت و عناصر آن است که مفهومی خاص به آن می دهد.
طبیعت در صحیفه سجادیه
امام سجاد در صحیفه سجادیه بصورت دعا نشانه های از عناصر طبیعت و عوامل طبیعی را می فرمایند و با تفحص در میان ادبیات آن می توان معانی که مورد خاص این گفتار می باشد برداشت کرد.
"بار خدایا به باران سیراب گردان و رحمتت را به باران، فراوان از ابری که برای رویانیدن گیاه است" (دعا 19)
در پنج دعا به نشانه های اشاره شده است که به تفضیل در (پیوست 2) به آن اشاره شده است.
1- دعای آن حضرت هنگام بامداد و شام (6)
· 2- دعای آن حضرت در درخواست باران (19)
· 3- دعای آن حضرت در نماز شب (32)
· 4- دعای آن حضرت هنگام شنیدن صدای آسمان (36)
· 5- دعای آنحضرت هنگامی که به ماه نو نگاه می کرد (43)
طبیعت در احادیث و روایات
زندگی پیامبران الهی به ویژه در دوران قبل از رسالتشان با طبیعت بکر نشانی بارز نقش طبیعت در افزایش آگاهی های انسان دارد.
احادیث و روایات بنا به اقتضا زمان و مکان خود نکاتی را از عوامل طبیعی ذکر کرده اند، از توجه به نشانه های خداوند در طبیعت تا توجه به حفظ محیط زیست.توصیف تمامی این عناصر و پدید های طبیعی در جهت شناخت خداوند و توحید و یگانکی خالق است.
در کتب و روایات امام جعفر صادق که بخصوص در کتاب توحید مفضل غالباً به بررسی و وصف مختصات عناصر و پدید های طبیعی از جمله: انسان، حیوانات، گیاهان، آب، باد، خاک، آسمان ها، ستارگان، فصول و امثالهم می پردازد و همه این ها در جهت اثبات وجود و وحدانیت حضرت احدیت می باشد." (امین زاده، 1379)
طبیعت در احکام اسلامی
نگرش کاربری اسلام به طبیعت در احکام اسلامی ظهور میکند به صورتی که جزئی ترین مسائل حتی در زمینه طبیعت در عصر حاضر را می توان براحتی از آن استخراج نمود. در یک تقسیم بندی کلی سه عنصر اصلی طبیعت 1.زمین 2.آب 3.گیاه را در احکام اسلامی می توان بررسی کرد.
زمین (فضلان. ام. خالد-1378 -69)
فقه اسلامی، زمین را بر حسب استفاده به سه گروه اصلی تقسیم کرده است: زمین آباد(عمیر)، زمین غیر آباد(موات) و مناطق حفاظت شده(حریم). واژه عمیر از ریشه ای عربی به معنای زنده، واژه موات از ریشه ای عربی به معنای مرده و واژه حریم از ریشه ای عربی به معنای ممنوع گرفته شده است. آب (فضلان. ام. خالد-1378 -77)
منابع آبی در فقه اسلامی به سه دسته تقسیم می شوند : رودخانه، چاهها و چشمه ها
رودخانه ها: 1.جاری و طبیعی بزرگ 2. جاری و طبیعی کوچک 3. مجاری و کانالهای آبیاری مصنوعی
چاهها : 1. استفاده عموم 2. استفاده موقتی 3. استفاده شخصی
چشمه ها : 1. جاری طبیعی 2. بهره برداری بروی زمین عمومی 3. بهره برداری بروی زمین خود
گیاهان(فضلان. ام. خالد-1378 -86)
احکام ویژه فقه اسلامی درباره کشت گیاهان، اساسا مربوط به گیاهانی است که برای مصرف غذایی کشت می شوند. فرق مهم موجود، میان گیاهان قابل ذخیره و گیاهان فاسد شدنی است. اهمیت تفاوت در دادن ذکات در گیاهان قابل ذخیره و فاسد نشدنی است.
با مطالعه اجمالی توضیح المسائل ها می توان ارکانی را که با عوامل طبیعی در ارتباطند بصورت زیر دسته بندی نمود.
1- احکام طهارت
آب مطلق و مضاعف
آب کر
آب قلیل
آب جاری
آب باران
آب چاه
2- مطهرات
1- آب
2- زمین
3- آفتاب
· 3- سجده
· 4- دفن
· 5- نماز آیات
· 6- خمس ( معدن, گنج)
· 7- زکات (گندم، جو، خرما، کشمش، طلا، نقره، شتر، گاو و گوسفند)
· 8- صید ماهی
· 9- مستحبات، مکروهات آب آشامیدن
· 10- اعمال حج
علمای اسلامی و طبیعت
توجه دادن مردم به طبیعت و اسرار آفرینش که زمینه ساز استحکام اعتقادی انسان ها و شالوده ساز توسعه و پیشرفت توسعه علوم و فنون جوامع بشری است همواره از سوی انبیاء الهی به عنوان ابزاری کارآمد که بیدار کننده فطرت انسانهاست بکارگیری شده است و همین توجه همواره چراغ راه علما و دانشمندان مسلمان نیز بوده است.
اشارات مکرر متون اسلامی به طبیعت و عناصر آن و نقش آن ها در زندگی انسان و بسیاری از متفکران مسلمان و همچنین مکاتب فلسفی و فکری را به سوی توجهی ویژه بر شناخت طبیعت و معانی نمادین آن هدایت نموده است. (امین زاده، 1379)
در میان نظرات متفکران اسلامی در مورد طبیعت اندیشه های اخوان صفا، ابوریحان بیرونی، ابن سینا و فارابی را بررسی می شود.
اخوان صفا
در نظریه اخوان نفس کلی منشا تمام افعال در عالم هستی است. همانطور که ماده در مراحل مختلف خود دارای استعداد و قابلیت و انفعال محض است، یکی از قوای نفس کلی علت همه تغییرات و تبدیلات و فعالیتهای عالم تحت القمر است. اخوان این قوه را که مسئول حرکت و تغییر است طبیعت می نامد. (نصر،1342: 100)
ابوریحان بیرونی
معنی طبیعت به عنوان اصل فعالیت و سبب تغییر در عالم در لابلای صفحات تالیفات بیرونی نهفته است چنانچه خود او می گویید : "شکی نیست که قوه طبیعت که ملهم است اگر ماده را بیابد معطل نمی گذارد و چون این ماده افراط کرد و زیاد شد این قوه فعل را دو مرتبه می کند."
در علوم اسلامی، چنانچه در مورد بیرونی بخوبی می توان مشاهده کرد، یک روش منحصر به فرد برای ادراک و بررسی طبیعت وجود نداشته است، بلکه مشاهده و تجربه، استدلال و تفکر، ماخذ پیشینیان و کتب آسمانی هر یک بنوبه خود طریقی بوده است رای کسب علم درباره بنیان جهان و چگونگی پیدایش آن. (نصر،1342: 194)
ابن سینا
طبیعیات در نظر ابن سینا شامل آن قسمت از حکمت است که با اشیا متحرک و متغیر سر و کار دارد. و آن یک تحقیق در عین حال کمی و کیفی از جوهر جسمانی و نفسانی و اعراض آن است و با ریاضیات و الهیات حکمت نظری را تشکیل می دهد. طبیعیات شامل تمام علومی است که بت موجودات تحت القمر با جهان کون و فساد ارتباط دارد و ابن سینا آن را به این ترتیب تقسیم می کند : طب، نجوم، فراست، تعبیر خواب، طلسمات، نیر نجات، کیمیا
ابن سینا کلمه طبیعت را به چند معنا بکار برده است که اساسی ترین آن نیروئی است که موجب حرکت عناصر است. (نصر،1342: 329)
فارابی
فارابی از تجمل در زندگی بیزار بود و نسبت به طبیعت دست نخورده و سادگی خاص که از زندگی در چنین طبیعتی نتیجه می شود عشق و علاقه خاص داشت. حتی مجالس درس و بحث خود را در کنار مزارع و جویبارها و دور از شهر و محل اجتماع مردمان تشکیل می داد.
طبیعت و تمدن اسلامی
شناخت مخلوقات از جمله عناصر طبیعی و تعاریفی که آن ها می شود طبیعتاً نمایشگر تفکر اسلامی خواهد بود زیرا نظر هر تمدنی نسبت به طبیعت انعکاس و نتیجه نظر آن تمدن درباره حقایق آسمانی و ملکوتی است.
در حیطه تمدن اسلامی از نمود های بدلیل عام بودن صرف نظر شده است و فقط به هنر های تجسمی و بخصوص معماری و معماری منظر پرداخته شده است.
هنر های تجسمی
برخی از خاور شناسان به استناد احادیث و اخبار به این نکته اشاره دارند که در اسلام کشیدن صور جاندار و ساختن پیکره مکروه است. منظور از این اخبار به احتمال زیاد اشاره به صور و پیکره هایی است که پیروان مذهب غیر توحیدی پیش از اسلام آنها را در نقاط مختلف, از جمله در مکه می ساختند و هدف آنان تقرب و استعانت از نیروهای نامرئی بود. طبیعی است این امر با اساس دیانت اسلام مغایرت دارد؛ به استناد اثار باقیمانده از سده نخستین دوران اسلامی ترسیم صور جاندار و بیجان برای خلق زیبایی و بیان اندیشه های علی امری رایج و مقبول بوده است.
در زیر به مثال های از اثر فرهنگ اسلامی در هنر اسلامی اشاره می گردد :
استفاده از تصویر درخت نخل بارده و نمونه های تزیینی آن در تمدنهای آسیای جنوب غربی بویژه در ایران و بین النهرین, از سابقه ای طولانی برخوردار است. تصویر کامل این درخت یا برگ آن همواره در تمدنهای پیش از تاریخ و دوران تاریخی مورد توجه هنرمندان بوده است و نقش آن روی سفال، مهر، نقوش برجسته، اشیای فلزی و.... دیده می شود. تصویر این درخت نه تنها به دلیل زیبایی آن مورد توجه بوده بلکه جنبه نمادی و آیینی نیز داشته است. این درخت نماد درخت زندگی، باروری، تجدید حیات و فراوانی بوده است. نمونه های زیبایی از آن به عنوان درخت زندگی بر روی مفرغهای لرستان ( سیتولاها) دیده می شود.
در دوره ساسانی و اسلامی استفاده از برگ کامل یا نیم برگ نخل، بسیار مورد توجه هنرمندان بوده است و روی آثار مختلف باقیمانده به صورت انتزاعی دیده می شود. در گچبریهای چال ترخان ری متعلق به دوره ساسانی گچبریهای نیشابور مربوط به سده های 3 و 4 ق و گچبریهای دوره های سلجوقی و ایلخانی می توان شاهد تداوم و تکامل برگهای نخل بود.
نقش گل نیلوفر از نوع هندسی و چینی آن در تمدنهای هند, چین و شرق دور همواره مورد توجه هنرمندان این نواحی بوده است و از نقوش اصلی آن آثار تجسمی آنان به شمار می آید. این گل از نقوش نمادی مذهب بوده است و در اساطیر بودا و مهر از آن تولد یافته اند. نقش این گل با ورود دست ساخته های چینی به بازارهای سرزمینهای اسلامی مورد تقلید هنرمندان قرار گرفت. طرح ابتدایی این گل را می توان در تذهیبهای سده های 3 تا 6 ق مشاهده کرد بویژه به عنوان نقش تزیینی در حاشیه صفحات قرآنها. از دوره مغول و با ورود انواع محصولات چینی به بازارهای ایران و دیگر سرزمینهای اسلامی شکل تکامل یافته این طرح وارد هنر ایرانی شد و تقریباً در بیشتر زمینه های هنری مورد استفاده قرار گرفت. در دوره صفوی طرح این گل به " گل شاه عباسی" شهرت یافت. این گل به صورت غنچه گل باز شده مطبق و مدور در کاشی سازی، قالیبافی، تذهیب و.... دیده می شود.
استفاده از دو بال به عنوان نشانه ایزدی در تمدنهای آسیای جنوب غربی چه به صورت مجرد و چه در پیکره های انسانی و موجودات خیالی از سابقه ای طولانی برخوردار است. در دوره ساسانی این طرح خواه به عنوان نشانه ایزدی و خواه به عنوان نقش تزینیی روی اثار گوناگون مورد استفاده قرار گرفته است و اغلب به صورت دو بال قرینه در تاج پادشاهان یا بال حیواناتی مانند اسب، بز، شیر و موجودات خیالی دیده می شود. در دوره مذکور بسیاری از نقوش جانوری، انسانی، گیاهی و خیالی در قابهای مدور یا مربع طراحی شده و حاشیه این قابها با دوایر مدور و متوالی گوی مانند کوچکی که دانه های مروارید را تداعی می کند، تزیین گردیده است. در دوره اسلامی نیز حاشیه بسیاری از طرحهای مدور یا مربع تزیینی با این روش آرایش شده است.
در گل و بوته سازی همواره به طرحهای اسلیمی، ختایی و ترنج توجه داشتند. استفاده از گل و گیاه در هنرهای تجسمی ایران و کشورهای آسیایی و شمال آفریقا سابقه ای کهن دارد. با شروع دوران اسلامی و منع نسبی صورت نگاری انسان توجه هنرمندان مسلمان به ترسیم گل و گیاه به عنوان عناصر تزیینی آثار و اشیا بیشتر شد و بتدریج همراه با اعتلای هنر اسلامی ترسیم گل، برگ و شاخه به صورت ترسیمات قراردادی در آمد. (زیبای و هنر از دیدگاه اسلام)
معماری ( معماری و شهرسازی. باغ سازی و منظره)
از طبیعت به عنوان یکی از نقش سازترین رهنمودها و متنوع ترین کاربردها و فعال ترین حضور از قرارگیری تا آرایه و عنصری در معماری، می توان یاد برد.
در یک چهارچوب، چهار کاربرد برای طبیعت در روند تولید معماری می توان شمرد :
1.طبیعت بستری برای معماری 2.طبیعت عنصری از معماری
3.طبیعت آرایه ای برای معماری 4.طبیعت رهنمودی در معماری (زمانی- 1378-457)
در هر یک از موارد می توان به تفکیک عنوان کرد که فرهنگ اسلامی حضوری فعال دارد، از لحاظ بستر که دیدگاه های اسلامی همیشه بنیانگزار تفکرات نوین و همسو با طبیعت بوده اند و در نماد عنصر، عناصر بوم آور جایگاه خاصی در نزد معمار مسلمان داشته اند، آرایه بناها و ماندگاری طبیعت در کالبد گنبدها، منارها و انتقال فرم های طبیعی درون معماری اسلامی ساختاری تزئینی می سازد.
در گفتار طبیعت رهنمودی در معماری و فراسوی داده ها و ساختار های ناب طبیعت نظم و زندگی و کمال نهفته است که نظم واحدی که اسلام به آن اشاره می کند را آشکار می سازد.
کاربرد هر یک از عناصر طبیعی در معماری اسلامی و جایگاه خاص خود در اندیشه های معماران مسلمان به تفضیل در مقالات دیگر بیان شده، همچنین اندیشه های که الهام از بهشت نزد معماران مسلمان است که بارزترین حضور فرهنگ اسلامی در معماری و باغ سازی مسلمین می باشد. (برای کسب اطلاعات بیشتر به کتابشناسی مراجع شود)
فقط به اختصار به باغ اسلامی و آیت الهی بودن آن در زیر اشاره می گردد:
باغها به عنوان مکانی آرام برای تفکر دو فایده عمده دارند که هر کدام به نوعی مورد نیاز جامعه هستند: اولاً تفکر در باب طبیعت و ثانیاً تفکر در مورد خود انسان, اعمال, رفتار و کردارش که این نوع از تفکر به اصل محاسبه نفس رجوع داده می شود که از امور توصیه شده در زندگی بومیه مسلمین است. باغ ها علاوه بر این که نمایشگر عناصر طبیعی موجود در خود ( آیات الهی) بوده و انسانی را به اصولی والا متذکر می گردند به دلیل مسقف نبودن آیات و نشانه های دیگری از جمله آسمان، ماه، خورشید، ستارگان ابرها و باد را نیز در معرض دید و حس ناظر قرار می دهند که اینها نیز به نوبه خود به عنوان آیات الهی معرفی شده و تفکر در مورد آن ها جهت تذکر به اصولی والا توصیه گرده است. (امین زاده، 1379)


دسته ها : مقالات
يکشنبه 30 3 1389
X