دسته
...باهم باشیم
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 323030
تعداد نوشته ها : 278
تعداد نظرات : 77
PageRank
Rss
طراح قالب
محمدرضا عابدي

عوامل شکست یک انقلاب

انـقلابها و نهضتها همانند پدیده هاى دیگر ممکن است دچار آفت زدگى شـوند آفات انقلاب با چهره هاى گوناگون و متفاوت ظاهر مى شوند زیرا ممکن است ناشى ازعوامل فطرى باشند و یا ممکن است ناشى از عوامل روانـى و اجـتماعى که بصورت نامحسوس و خزنه جامعه انقلابى را تحت نفوذ و تاثیر خود قرار داده و خسارات خود را با خالى کردن انقلاب از مـحتواى اصلى و درونى آن وارد نمایند لذا وظیفه رهبرى نهضت و هـمه مـسئولین ایـن اسـت کـه از آفـات پـیشگیرى نموده و یا اگر احـیانا نفوذ کـرد ((کـه مى کنند)) با وسألى که در اختیار دارند ((آفـت زدأى) نـمایند اگـر رهـبرىیک نهضت به آفتها توجه نداشته بـاشد و یـا در صـورت نفوذ در آفت زدأى سهل انگارى نماید قطعا آن نـهضت عـقیم مـانده و یا تبدیل به ضد خود خواهد شدکه آنگاه اثر معکوس خواهد بخشید.

1- نفوذ فرصت طلبها

رخـنه و نفوذ افراد فرصت طلب در درون یک نهضت از آفتهاى بزرگ هر نـهضت است وظـیفه بـزرگ رهبران اصلى این است که راه نفوذ و رخنه این گونه افراد را هرچه سریعتر سد نمایند.

هـر نهضتى مادامى که مراحل دشوار اولیه را طى مى کند سنگینیش بر دوش افرادمومن و فداکار است اما همین که به بار نشست و یا لااقل نشانه هاى باردادن آشکارگشت سر و کله افراد فرصت طلب پیدا مى شود روز بـروز کـه از دشواریها کاسته مى شود و موعد چیدن ثمر نزدیک تر مى گردد فرصت طلبان محکمتر و پرشورترپاى علم نهضت سینه مى زنند تا آنـجا کـه تدریجا انقلابیون مومن و فداکار اولیه را ازمیدان بدر مـى کنند ایـن جـریان از چـنان کـلیتى برخوردار است که مى گویند:

(انقلاب فرزند خور است). گوئى که خاصیت انقلاب این است که همین که بـه نـتیجه رسـیدفرزندان خـود را یک یک نابود مى سازد ولى انقلاب فرزند خور نیست این غفلت ازنفوذ و رخنه فرصت طلبان است که فاجعه به بار مىآورد.

جـاى دور نـرویم انـقلاب مـشروطیت ایـران را چـه کـسانى بـه ثمر رسـاندند؟ و پـس از به ثمر رسیدن چه چهره هأى پستها و مقامات را اشـغال کرده اند و نتیجه نهأى چه شد؟ قهرمانان آزادیخواه همه به گـوشه اى پرتاب شده و به فراموشى سپرده شدند وعاقبت با گرسنگى و گمنامى مردند اما فلان الدوله ها که تا دیروز زیر پرچم استبدادبا انـقلابیون مـى جنگیدند و طناب به گردن مشروطه چیان مى انداختند به مـقام صدارت عـظمى رسـیدند و نـتیجه نـهأى اسـتبدادى شـد بصورت مشروطیت.

ایـن فـرصت طلبى تـاریخ دیـرینه دارد و اثر شومش را در صدر اسلام نشان دادفرصت طلبان جاى شخصیتهاى مومن به اسلام و اهداف اسلامى را گـرفتند((طریدها)) وزیـر , و کـعب الاحبارها مشاور شده اند و اما ابـوذرها و عمارها به تبعیدگاهها فرستاده شده و یا در زیر لگدها پایکوب شدند.

بـنابراین رهـبران نـهضت باید بسیار به این موضوع توجه نموده و جلو نفوذ آنان رابگیرند.

2 - نفوذ اندیشه هاى بیگانه

انـدیشه هاى بـیگانه از دو طـریق مـى تواند نفوذ کند یکى از طریق دشمنان آگاه ودیگرى از طریق دوستان نادان.

الف - دشمنان آگاه

هـنگامى کـه یـک نهضت اجتماعى اوج مى گیرد و جاذبه پیدا مى کند و مـکتبهاى دیـگررا تحت الشعاع قرار مى دهد پیروان مکاتب دیگر براى رخنه کردن در آن مکتب وپوساندن آن از درون اندیشه هاى بیگانه را که با روح آن مکتب سازگار نیست واردآن مکتب نموده و آن مکتب را به این ترتیب از اثر و خاصیت مى اندازند و یا کم اثرمى کنند.

نـمونه اش را در قـرون اولـیه اسـلام دیـده ایم پـس از گـستردگى و جـهان گیرى اسـلام مخالفین اسـلام مبارزه با اسلام را از طریق تحریف آغـاز کرده اند اندیشه هاى خود رابا مارک تقلبى اسلام صادر نمودند , اسـرأیلیات , مـجوسیات , مـانویات با مدارک اسلام وارد حدیث و تـفسیر و افـکار و انـدیشه هاى مـسلمانان گردید و بر سر اسلامآمد آنچه آمد.

خوشبختانه علما اسلام متوجه این جهت شده و تا حد زیادى آفت زدأى کرده وهنوز هم ادامه دارد.

ب - دوستان نادان

گـاهى پـیروان یـک مکتب به علت ناآشنأى درست با مکتب مجذوب یک سـلـسه نظریات و انـدیـشه هـاى بـیگانه مـى گردند و آگـاهانه یـا ناآگاهانه به آن نظریات رنگ مکتب داده و عرضه مى کنند.

مـتاسفانه ایـن مـساله نـیز در جریانات قرون اولیه اسلامیه دیده مى شود که مثلامجذوب شدگان به فلسفه یونانى و آداب و رسوم ایرانى و تـصوف هـندى نـظریات واندیشه هأى را به عنوان خدمت نه به قصد خیانت وارد اندیشه هاى اسلامى کرده اند.

خـوشبختانه این جهت نیز از چشم تیزبین علما اسلامى دور نمانده و یـک جریان((نقد اندیشه)) در این موضوعات پیدا شده که سیر تحولات آن نظریات در جهت حذف نظریات بیگانه هدایت شده است.

مـتاسفانه پـس از انـقلاب اسـلامى ایران و اوج گرفتن آن بطورى که مـکتبها و اسـمهاىدیگر را تـحت الشعاع قـرار داده است این هر دو جریان مشاهده مى شود.

گروهى را مى بینیم که وابسته به مکتبهاى دیگر و بالخصوص مکتبهاى مـاتـریالیستى هستند و چـون مــى دانـند بـا شــعارها و مـارکهاى مـاتریالیستى کـمتر مـى توان جـوان ایرانى را شکار کرد اندیشه هاى بـیگانه را بـا مـارک اسلامى عرضه مى دارند بدیهى است اسلامى که با مـحتواى مـاتریالیستى در مـغز یـک جـوان فـرو رود و تنها پوسته اسلامى داشته باشد بسرعت دور انداخته خواهد شد.

و گروهى دیگر را مشاهده مى کنیم که افرادى مسلمان اما ناآشنا به مـعارف اسلامى وشیفته مکتب هاى بیگانه بنام اسلام اخلاق مى نویسند و تـبلیغ مـى کنند امـا اخـلاق بیگانه فلسفه تاریخ مى نویسند همانطور فـلسفه دیـن و نـبوت مـى نویسند همانطوراقتصاد مى نویسند همانطور سـیـاست مـى نـویسند هـمانطور جـهان بنى مـى نویسندهمانطور تـفسیر مـى نویسند و بـه خـورد افـراد نـاآشنا مـى دهند هـمانطور ووو...

وایـنهامتاسفانه خـطرشان بیشتر از گروه اولى است لذا باید کوشش شـود که مبادا با وروداندیشه هاى بیگانه ضربه اى بر اسلام و انقلاب اسلامى وارد شود.

3- رجعت تدریجى به ارزشهاى فرهنگى طرد شده

بـدیهى است که در هر جامعه انقلابى با سقوط سیستم سیاسى بلافاصله ارزشـهاىمسلط بـر آن مـحو نمى گردند تاثیر ارزشهاى مزبور به طول مـدت سـلطه آنـها بـر جـامعه و نـفوذ بر مسأل فرهنگى اجتماعى و تربیتى بستگى دارد هر چه طول مدت مبارزه براى پیروزى انقلاب کمتر بـاشد آثـار ارزشهاى نظام پیشین دوام بیشترى مى یابد ازجمله این ارزشـهـاى مـذموم از نـظر انـقلابیون, راحـت طـلبى, فـساد اخـلاق ,رشـوه خوارى و... مى باشد, در صورتى که یک مبارزه مستمر و طولانى بـا ارزشـهاىفرهنگى گـذشته بـعمل نـیاید تدریجا با رشد مجدد آن ارزشـها مـوجبات انـحراف وآلـوده کـردن ارزشهاى اصیل انقلابى را فراهم مى سازد.

4- خستگى نیروهاى انقلابى و از دست دادن روحیه انقلابى

یـکى دیـگر از آفـتهاى انـقلابى سـستى در جـناح انقلابیون مى باشد کـناره گیرى از صـحنه به دلـیل مـوفقیت انـقلاب و به ثمر رسیدن آن خستگى و یا س از انقلاب به دلیل مواجه شدن با مشکلات و عدم موفقیت در حـل آنـها نـاامیدى از پیاده شدن معیارهاى ایدئولوژیکى و ...

همه اینها خود آفات انقلاب اند که باید نیروهاىانقلابى توجه داشته بـاشند و هـمان شـور و شوق زمان انقلاب را در خود حفظ نموده و در برابر مشکلات کمر خم نکرده و در مقابل همه شدأد استقامت به خرج دهـندتا انقلاب بطور کامل بثمر بنشیند و از خطر سقوط رهأى یابد وگـرنه بـا کمترین سستى و کناره گیرى انقلاب با امواج خطرها مواجه خواهد شد.

ادامه دارد...
دسته ها : انقلاب اسلامی
يکشنبه 22 10 1387
X