دسته
...باهم باشیم
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 344898
تعداد نوشته ها : 278
تعداد نظرات : 77
PageRank
Rss
طراح قالب
محمدرضا عابدي

یک برنامه نویس و یک مهندس در یک مسافرت طولانی هوائی کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند.برنامه نویس رو به مهندس کرد و گفت:مایلی با همدیگر بازی کنیم؟

 مهندس که می خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روی خودش کشید. برنامه نویس دوباره گفت:بازی سرگرم کننده ای است.من از شما یک سوال می پرسم و اگر شما جوابش را نمی دانستید 5 دلار به من بدهید بعد شما از من یک سوال می کنید و اگر من جوابش را نمی دانستم 5 دلار به شما می دهم. مهندس مجددا معذرت خواست و چشمهایش را روی هم گذاشت تا خوابش ببرد. این بار برنامه نویس پیشنهاد دیگری داد گفت:خوب اگر شما سوال مرا جواب ندادید 5 دلار بدهید ولی اگر من نتوانستم سوال شما را جواب بدهم 50 دلار به شما می دهم.

 این پیشنهاد چرت مهندس را پاره کرد و رضایت داد که با برنامه نویس بازی کند. برنامه نویس نخستین سوال را مطرح کرد.

"فاصله زمین تا ماه چقدر است؟" مهندس بدون اینکه کلمه ای به زبان آورد دست در جیبش کرد و 5 دلار به برنامه نویس داد.حالا نوبت خودش بود.مهندس گفت:"آن چیست که وقتی از تپه بالا می رود 3 پا دارد و وقتی پائین می آید 4 پا؟" برنامه نویس نگاه تعجب آمیزی کرد و سپس به سراغ کامپیوتر قابل حملش رفت و تمام اطلاعات موجود در آن را مورد جستجو قرار داد آنگاه از طریق مودم بیسیم کامپیوترش به اینترنت وصل شد و اطلاعات موجود در کتابخانه کنگره آمریکا را هم جستجو کرد.باز هم چیز بدرد بخوری پیدا نکرد.سپس برای تمام همکارانش پست الکترونیک فرستاد و سوال را با آنها در میان گذاشت و با یکی دو نفر هم گپ (chat) زد ولی آنها هم نتوانستند کمکی کنند بالاخره بعد از 3 ساعت مهندس را از خواب بیدار کرد و 50 دلار به او داد مهندس مودبانه 50 دلار را گرفت و رویش را برگرداند تا دوباره بخوابد .

برنامه نویس بعد از کمی مکث او را تکان داد و گفت: خوب جواب سوالت چه بود؟

مهندس دوباره بدون اینکه کلمه ای بر زبان آورد دست در جیبش کرد و 5 دلار به برنامه نویس داد و رویش را برگرداند و خوابید!!!

به نقل از"3jokes"


دسته ها : فـُکـــاهی
سه شنبه 24 10 1387
X