هنگامی که مغولان به خواسته های خودرسیدندپیروعقیده ی شمنی1 بودندکه درآن اصول معتقدات کاملاٌمشخص نگردیده بود.دین آنان روی هم رفته ازاجرای مناسک مخصوص احضارارواح وجادوگری تشکیل می شد.به همین سبب است که برخی ازمورخین مغولان رااصولاٌ بی دین می خوانند.مورخین روسی ازمذهب آنان اظهاربی اطلاعی می کنند.این اظهار بی اطلاعی می تواندنشان دهنده ی آن باشدکه آنان نتوانسته انددین مغولان راخوب بشناسندوباتوجه به این که دین مغولان فاقداصولی بودکه درادیان جهانی کاملاٌتکامل یافته است این امرباعث تعجب نمی گردد.مغولان به خدای یگانه ایمان داشتندومعتقدبودندکه خدای یگانه فرمانروایی روی زمین رابه آنان اعطاکرده است وخان هارسالت داشتندکه اراده ی خالق رابه فعل مبدّل کنند.به همین سبب روی نشانه هاواسنادخوداین کلمات رامی نوشتند:«منگو تنگری کوچوندور»یعنی «به خواسته ی خداوندجاوید»واین جمله نیزکه«آسمان رایک خداوزمین رایک فرمانرواشایسته است»برپایه یهمین عقیده استواراست.این جمله دردهه های نخست هجوم مغولان نیروی معنوی بزرگی داشته است.شکل عبادت نیزبسیارساده بود. آنان خورشید، ماه ودگرگونی های آسمان راستایش می کردندوتصوراژدهایی دراین جریان نقش بسیارمهمی رابه عهده داشته است.مغولان برای پرستش خورشیدبه سمت جنوب سه باربه حالت رکوع درمی آمدندودرعین حال انگش های میانه رابرکف می چسباندندوسق می زدند.آنان به مناسبت های مختلف نوشابه های گوناگون رانثارخدایان می کردند.به این طریق که ظرف های مملو ازنوشابه رابا ادای وِردبه هواپرتاب می کردند.سوگندآنان درهنگام عقدقراردادبه این ترتیب بود: ازظرفی که درآن سکه های زرین قرارداشت خون می آشامیدند.
ادامه دارد...